رضیالدین محمد بن حسن استرآبادیاِسْتَرابادی، رضیالدین محمد بن حسن، معروف به رضی (د اندکی پس از ۶۸۸ق/۱۲۸۹م)، ادیب و نحوی شیعی می باشد. ۱ - نظر سیوطیآگاهی از زندگانی او چندان اندک است که جلالالدین سیوطی (د ۹۱۱ق) میگوید به هیچ نکتهای از شرح حال او دست نیافته، و حتی نامش را نیز نمیداند. [۱]
سیوطی، بغیه الوعاه، ج۱، ص۵۶۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
این سخن البته مایه شگفتی و تردید برخی منابع متأخر شیعی شده است. [۲]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۵، ص۵۴، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۳]
خوانساری، محمدباقر، ج۳، ص۳۴۶، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۱ق.
با اینهمه، نامی که در آغاز مقاله آمده، از عصر حاجیخلیفه کهنتر نیست .۲ - زادگاهاز نسبت او به استراباد چنین برمیآید که او در این شهر زاده شده، یا در آنجا زیسته است، [۴]
عمر، یوسف حسن، مقدمه و تعلیقات بر شرحالرضی،ج۴،ص۴۹۷.
[۵]
عمر، یوسف حسن، ج۱، ص۱۸، مقدمه و تعلیقات بر شرحالرضی.
اما بى شك بخشى از عمر وی در نجف گذشته است، زيرا خود در شرح الکافیه خويش تصريح كرده كه کتاب را در آستان غَرَوي(مرقد حضرت امیر (ع) در نجف ) به پایان آورده است. [۶]
شرح الرضی علی الکافیه، ج۱، ص۱۸، استرابادی، محمد، شرح الرضی علی الکافیه، به کوشش یوسف حسن عمر، بنغازی، ۱۳۹۵ق، /۱۹۷۵م.
[۷]
شرح الرضی علی الکافیه، ج۱، ص ۴، استرابادی، محمد، شرح الرضی علی الکافیه، به کوشش یوسف حسن عمر، بنغازی، ۱۳۹۵ق، /۱۹۷۵م.
[۸]
شرح الرضی علی الکافیه، ج۱، ص۴۹۷، استرابادی، محمد، شرح الرضی علی الکافیه، به کوشش یوسف حسن عمر، بنغازی، ۱۳۹۵ق، /۱۹۷۵م.
[۹]
بغدادی، عبدالقادر، ج۱، ص۲۸، خزانه الادب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۹۷۹م.
[۱۰]
شوشتری، نورالله، ج۱، ص۵۶۹، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۶۵ش.
با اینهمه، برخی احتمال دادهاند که مراد از آستان غروی، شهر مدینه باشد. [۱۱]
عمر، یوسف حسن، ج۱، ص۱۸، مقدمه و تعلیقات بر شرحالرضی.
[۱۲]
امین، محسن، ج۹، ص۱۵۲، اعیان الشیعه، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۳ - ولادتتاریخ ولادت او دانسته نیست و در تاریخ وفاتش نیز اختلاف است؛ برخی آن را ۶۸۴ ق و برخی دیگر ۶۸۶ ق نوشتهاند، اما در آخر نسخه شافیه، مورخ ۷۵۷ق (چ قاهره، ۱۳۵۶ق)، تصریح شده که کتاب در ۶۸۸ق به پایان رسیده است. همین نکته ثابت میکند که شیخ رضی لااقل تا این زمان حیات داشته است . از میان منابع متأخر اهل سنت فقط طاش کوپری زاده به تشیع او اشاره کرده، و نکتهای از عقاید کلامی منسوب به او را نقل کرده است. [۱۳]
طاش کوپریزاده، احمد، ج۱، ص۱۷۱، مفتاح السعاده، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۴]
عمر، یوسف حسن، ج۱، ص۸، مقدمه و تعلیقات بر شرحالرضی.
۴ - علت شهرتآوازه استرابادی اساساً مدیون دو شرحی است که وی بر دو کتاب الکافیه و الشافیه ابن حاجب (ه م) نوشته است. ۵ - آثار۱. شرح الکافیه، یا شرح الرضی. این اثر که در میان ۳۰ شرح بهترین آنها شمرده میشود، ظاهراً در اواخر عمر مؤلف (شاید در ۶۸۳ ق) تألیف شده است. [۱۵]
سیوطی، بغیه الوعاه، ج۱، ص۵۶۷ - ۵۶۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۱۶]
بغدادی، عبدالقادر، ج۱، ص۲۸، خزانه الادب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۹۷۹م.
[۱۷]
شوشتری، نورالله، ج۱، ص۵۶۹، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۶۵ش.
[۱۸]
افندی اصفهانی، عبدالله، ج۵، ص۵۳، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
۶ - شرح الکافیهمؤلف چنانکه خود میگوید، در آغاز به درخواست یکی از شاگردانش میخواسته است تا تعلیقاتی بر الکافیه ابن حاجب بنویسد، اما سپس به شرح جزئیات پرداخته، و مطالب آن را گسترش داده است [۱۹]
استرآبادی، شرح الرضی علی الکافیه، ج۱، ص۱۷
. کتاب شرح مبسوطی است بر مسائل نحوی که در آن به همه آراء و نظریات مختلف پرداخته شده است، اما مؤلف همچون ابن حاجب بیشتر گرد آورنده و مفسر آراء است تا صاحب نظریهای خاص. با اینهمه، وی در جای جای کتاب از خود استقلال رأی نشان میدهد و در بحث از مسائل نحوی نظریات خود را نیز در پیش مینهد، یا از دیدگاهی خاص دفاع میکند.۶.۱ - ویژگی کتابکتاب از لحاظ استشهاد به آیات قرآن و احادیث نبوی و اشعار عرب بسیار غنی است و به خصوص اشعاری که در این کتاب مورد استشهاد قرار گرفته، و شمار آنها نزدیک به هزار بیت است، دستمایه عبدالقادر بغدادی در تألیف کتاب بزرگ خزانه الادب شده است که خود در واقع شرح گستردهای است بر شواهد شعری استرابادی. پارهای از عبارات نهج البلاغه نیز در شرح استرابادی مورد استشهاد قرار گرفته است. [۲۰]
عمر، یوسف حسن، ج۱، ص۷- ۸، مقدمه و تعلیقات بر شرحالرضی.
همین جامعیت و شیوه بیان کتاب سبب شده است که شرح الکافیه از دیرباز مورد توجه و ستایش ادیبان و نحویان قرار گیرد و به صورت کتابی درسی درآید. [۲۱]
سیوطی، بغیه الوعاه، ج۱، ص۵۶۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۲۲]
طاش کوپریزاده، احمد، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱، مفتاح السعاده، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۲۳]
بغدادی، عبدالقادر، ج۱، ص۳، خزانه الادب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۹۷۹م.
۶.۲ - تمجید جرجانیمیر سید شریف جرجانی (د ۸۱۶ ق) که خود بر این شرح تعلیقاتی نوشته است، در اجازهای به یکی از شاگردانش که عبدالقادر بغدادی آن را نقل کرده [۲۴]
استرابادی، محمد، شرح الرضی علی الکافیه، ج۱، ص۲۹-۳۰،به کوشش یوسف حسن عمر
، این شرح و مؤلف آن را سخت ستوده، و در ضمن از تغییرات و خللهای راه یافته به متن کتاب و کوشش خود برای تصحیح و رفع نقایص آن یاد کرده است. هموست که به استرابادی لقب نجمالائمه داده است. شرح الکافیه بارها در تهران (۱۲۷۱ق)، تبریز (۱۲۷۴ق)، استانبول (۱۲۷۵ق)، بولاق (۱۲۹۹ق)، لکهنو (۱۳۰۲ق)، قازان (۱۳۰۵ق) و قاهره (۱۳۰۵ق) به چاپ رسیده است [۲۵]
فضلی، عبدالهادی، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴، فهرست الکتب النحویه المطبوعه، اردن، مکتبه المنار.
در ۱۹۷۵م نیز چاپ تازه و منقحی از این کتاب به کوشش یوسف حسن عمر در ۴ جلد با نام شرح الرضی علی الکافیه در بنغازی منتشر شده است.۷ - شرح الشافیه۲. شرح الشافیه، دومین کتاب مهم استرابادی است که آن هم چنانکه از نامش برمیآید، شرحی است بر الشافیه ابن حاجب در صرف که پس از تألیف شرح الکافیه نگارش یافته است. [۲۶]
بغدادی، عبدالقادر، ج۱، ص۲۹، خزانه الادب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۹۷۹م.
مؤلف در این کتاب نیز به تفصیل به بحث از مسائل صرفی و بیان دیدگاههای مختلف درباره آنها پرداخته، و شواهد بسیاری نیز در تأیید سخنان خویش آورده است. با اینهمه، شرح الشافیه شهرت و رواج کتاب نخستین را نیافته است. [۲۷]
شوشتری، نورالله، ج۱، ص۵۶۹، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۶۵ش.
[۲۸]
خوانساری، محمدباقر، ج۳، ص۳۴۷، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۱ق.
این اثر نیز بارها در لکهنو (۱۲۶۲ ق)، تهران (۱۲۸۰ق)، دهلی (۱۲۸۳ق)، لاهور (۱۳۱۵ق) و قاهره (۱۳۴۵ق) به چاپ رسیده است. در ۱۳۵۶ ق نیز چاپ منقحی از آن با حواشی و تعلیقات، همراه شرح شواهد آن تألیف عبدالقادر بغدادی، به کوشش محمد نورالحسن، محمد زفزاف و محمد محییالدین عبدالحمید در دو مجلد با نام شرح شافیه ابن الحاجب در قاهره منتشر شده است.۳. نظم اللالی المبدعه فی صفه الکتابه المخترعه، منظومهای است در صناعت کتابت. نسخهای از این اثر در دارالکتب قاهره موجود است. [۲۹]
سید، خطی، ج۳، ص۱۷۰.
۸ - آثار یافت نشدهآثار یافت نشده: آثاری دیگر نیز به استرابادی نسبت داده شده است که جز نامی از آنها در دست نیست: ۱. حاشیه علی شرح تجرید العقائد الجدیده و الحاشیه القدیمه [۳۰]
بغدادی، هدیه، ج۲، ص۱۳۴.
۲. شرح القصائد السبع العلویات از ابن ابی الحدید . [۳۱]
حر عاملی، محمد، ج۲، ص۲۵۵، امل الامل، به کوشش احمد حسینی، بغداد، ۱۳۸۵ق.
[۳۲]
آقابزرگ، الذریعه، ج۱۳، ص۳۹۱.
۹ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ، الذریعه. (۲) استرابادی، محمد، شرح الرضی علی الکافیه، به کوشش یوسف حسن عمر، بنغازی، ۱۳۹۵ق، /۱۹۷۵م. (۳) افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق. (۴) امین، محسن، اعیان الشیعه، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۵) بغدادی، هدیه. (۶) بغدادی، عبدالقادر، خزانه الادب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۹۷۹م. (۷) حر عاملی، محمد، امل الامل، به کوشش احمد حسینی، بغداد، ۱۳۸۵ق. (۸) خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۱ق. (۹) سید، خطی. (۱۰) سیوطی، بغیه الوعاه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۱۱) شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۶۵ش. (۱۲) طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۱۳) عمر، یوسف حسن، مقدمه و تعلیقات بر شرحالرضی. (۱۴) فضلی، عبدالهادی، فهرست الکتب النحویه المطبوعه، اردن، مکتبه المنار. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «رضیالدین استرابادی»،ج ۸،ص۳۳۰۵. |